فرعون و شیطان :
فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد .
روزی مردی نزد او امد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی ای خوشه را تبدیل به لا کن .
فرعون یک روز از او فرصت گرفت .
شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در اورد .
فرعون پرسید : کیستی ؟
ناگهان دید . . .